پرچمدار حماسه جنوب
قشقایی
باتان اولدوز

گزیده ای از سخنان پرچمدار حماسه جنوب اسماعیل خان ایلخانی صولت الدوله قشقایی

من بنا به امر دولت متبوعه خود برای جنگ با اجنبی های بسیاری آمده ام.علت هم این بوده است که آنها قدم به سرزمین ایران گذاشته و فارس را تحت نفوذ رسمی خود درآورده اند قشون تشکیل داده اند و به وطن من تجاوز و به هموطنانم توهین کرده اند.

از امر دولت گذشته من مسلمان و رای مذهب شیعه و تابع اوامر و نواهی مجتهدین عموما و حجه الاسلام سید عبدالحسین لاری خصوصا امر به جهاد با انگلیسیان را داده اند و ناچارم امر آنها را اطاعت کنم.

اینک روزی رسیده است که بعون الله تعالی ایل مهم قشقایی که سال های دراز در این آب وخاک پرورش یافته و همواره به شجاعت مشهور بوده اند به مدد برادران وطنی خود تنگستانی ها و دشتستانی های دلاور دست از آستین مردمی برآرند وچنان چشم زخمی به قشون دشمن و خائنین برسانند که آوازه‌ی آن در جهان بپیچید و جهانیان بدانند که ایرانی بردنی و خوردنی نیست.

دین مقدس اسلام حفظ وطن و ناموس را به ما توصیه فرموده است. وای بر ما که اینک در وطن ما در خاک ایران یک مشت مزدور،بی آزرم،بی‌دین،ناموس ما را به دست هندی‌های خود می‌دهد.من به نام حفظ شرف و آبروی ایرانیان عموما و قشقایی‌ها خصوصا در عالم غیرتمندی از همه‌ی ایرانیان مدد می‌طلبم، همراهی کنید تا مهیای جدال و دفاع شویم و به یک تیر دو نشان بزنیم نخست اطاعت ازدولت متبوعه خودتان و دوم تلافی توهینی که به ناموس ما کرده اند.

اگر شما این بی‌غیرتی را بر خود هموار سازید و بخواهید در سیه چادر خود بنشینید و تن به مذلت وپستی بدهید و مطیع اراده دولت ضعیف کش و حقه باز بریتانیا شوید من دیگر ریاست بر شما را بر خود هموار نتوانم کرد و از این ریاست دست کشیده، خود و فرزندانم جنگ خواهیم کرد تاکشته شویم واین ننگ تاریخی را با خون خود بشوییم.

برگرفته از  وبلاگ دانشجویان قشقایی دانشگاه شیراز،گاهنامه قشقایی



نظرات شما عزیزان:

موسی شعبانی
ساعت9:54---26 آبان 1393
سلام ...اینو فرستادمبه سلامتی اونایی که خطشون اعتباریه ولی معرفتشون دایمیه

امیر
ساعت20:51---10 خرداد 1393
ا سلام به شما قشقایی های بزرگ...بنده اهل یکی از روستاهای شهرستان بهارستان تهران به نام سلطان آباد هستم.این روستا و روستای دیگری به نام آدران در زمان تبعید ناصرخان به تهران با باغ ارم معاوضه شد.جالب اینکه بسیاری از افرادی که همراه ناصرخان بودند در این روستا ساکن شدند و به نوعی یک ایل قشقایی کوچک را در اینجا بنا کردند با این تفاوت که خبری از کوچ نبود !!! هم اکنون نام خانوادگی اغلب از بومیان سلطان آباد قیدر به معنای بازمی گردد است که میتواند اشاره به قضیه تبعید داشته باشد.زبان بومیان هم ترکی قشقایی بوده که احتمالا با گذشت زمان اندکی تغییر کرده باشد و همین طور بسیاری از سنت ها مانند چوپی در این روستا برقرار است.متاسفانه در مراجع مربوط به ایل قشقایی نامی از این روستا و مردمان آن برده نشده.لازم دیدم تا این موضوع را با دوستان بزرگوار قشقایی مطرح کنم.با تشکر

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

من از طایفه ی کشکولی بزرگ٬تیره ی دیزجانی .ایلم و به دنبال ان طایفه ام را دوست دارم و به انها افتخار می کنم.قشقایی بوده ام٬قشقایی هستم و قشقایی خواهم ماند.تحصیلات ابتدایی را در چادر عشایری گذرانده و به دنبال ان راهنمایی را در شبانه روزی شهید بهشتی شیراز و دبیرستان را در شبانه روزی شهدای عشایر کازرون در رشته ریاضی به اتمام رساندم.مقطع کارشناسی را در دانشگاه ازاد استهبان در رشته عمران گذرانده و هم اکنون در دانشگاه تحصیلات تکمیلی کرمان٬مقطع کارشناسی ارشد در گرایش مهندسی اب مشغول به تحصیل میباشم.این وبلاگ را به همراه دوستم٬محمد نادری کله لو از طایفه شش بلوکی ساخته و امید هست که ...
نويسندگان